هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، انتظار و ناامیدی سخن میگوید. شاعر از جفای معشوق و نرسیدن به وصال او گلایه دارد، اما همچنان امیدوار است. همچنین، اشارهای به گذر زمان و انتظار برای دیدار دوباره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به درک ادبیات کلاسیک نیاز دارند.
شمارهٔ ۱۸۶
کشیم بارز کویت به سوی یار دگر
بر تو یابد اگر غیر بار بار دگر
من از جفای تو در کار جان سپردن و تو
هنوز بهر هلاکم به فکر کار دگر
امید من ز تو امشب روا نشد گویا
بود به راه تو چشم امیدوار دگر
اجل رسیده و وصل تو باز می طلبم
من انتظار تو دارم تو انتظار دگر
به بزم وصل شبی بارده مرازان پیش
که نخل حسن تو آرد به بار بار دگر
چنین سیه نکنی روز من اگر دانی
که داری از پی امروز روزگار دگر
(سحاب) را به سگانش چه نسبت است کزو
بقدر خود طلبد هر کس اعتبار دگر
بر تو یابد اگر غیر بار بار دگر
من از جفای تو در کار جان سپردن و تو
هنوز بهر هلاکم به فکر کار دگر
امید من ز تو امشب روا نشد گویا
بود به راه تو چشم امیدوار دگر
اجل رسیده و وصل تو باز می طلبم
من انتظار تو دارم تو انتظار دگر
به بزم وصل شبی بارده مرازان پیش
که نخل حسن تو آرد به بار بار دگر
چنین سیه نکنی روز من اگر دانی
که داری از پی امروز روزگار دگر
(سحاب) را به سگانش چه نسبت است کزو
بقدر خود طلبد هر کس اعتبار دگر
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.