هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه از زبان عاشقی بیان می‌شود که از درد فراق و سوز عشق سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق معشوق بر خود می‌گوید و از اشک و سخن به عنوان گوهرهای وجودی خود یاد می‌کند. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا، رابطه‌ی عمیق خود با معشوق و تأثیرات متقابل آنها را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۲۷۴

نرسد تیر تو بر پیکر من
هست گوئی به خدنگت پر من

از تو سوزی که بدل بود هنوز
می توان یافت ز خاکستر من

لب شیرین تو دارد ز عتاب
زهر در شربت جان پرور من

ساغرم گه شکند توبه و گاه
توبه ی من شکند ساغر من

گفتمش خاصیت آب حیات
چه دهد؟ گفت که خاک در من

گهر چشم من اشک است و سخن
گهر طبع سخن: گستر من

هر گهر را صدفی هست (سحاب)
دیده و دل صدف گوهر من
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.