هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از فراق و جدایی از معشوقهاش مینالد و از تغییر رویه و بیاعتنایی او شکایت میکند. او احساس میکند که معشوقش دیگر به او توجهی ندارد و دلش به سوی دیگری پرواز کرده است. شاعر از این بیوفایی و تغییر رفتار معشوق متأثر است و با بیان احساسات خود، از درد فراق و ناامیدی میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهای است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، بیان احساسات عمیق و شکایت از بیوفایی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۲۷۶
آه که آخر نماند ای بت دمساز من
حسن بدانجام تو عشق خوش آغاز من
طایر دل آشیان بست به شاخی دگر
نغمه ی دیگر گرفت مرغ خوش آواز من
دانه میفشان دگر بهر فریبم که هست
جانب بام دگر خواهش پرواز من
ای که به خواری مدام راندیم از کوی خویش
از چه کنون می کنی این همه اعزاز من؟
باز نگاه تو هست از پی صیدم ولی
قوت پرواز نیست در پر شهباز من
ای که نکردی نگاه سوی من از کبر و ناز
از چه پسندی کنون کبر من و ناز من؟
آه که چون گل درید پرده ی حسنش (سحاب)
پرده نشینی که بود پرده در راز من
حسن بدانجام تو عشق خوش آغاز من
طایر دل آشیان بست به شاخی دگر
نغمه ی دیگر گرفت مرغ خوش آواز من
دانه میفشان دگر بهر فریبم که هست
جانب بام دگر خواهش پرواز من
ای که به خواری مدام راندیم از کوی خویش
از چه کنون می کنی این همه اعزاز من؟
باز نگاه تو هست از پی صیدم ولی
قوت پرواز نیست در پر شهباز من
ای که نکردی نگاه سوی من از کبر و ناز
از چه پسندی کنون کبر من و ناز من؟
آه که چون گل درید پرده ی حسنش (سحاب)
پرده نشینی که بود پرده در راز من
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.