هوش مصنوعی:
این شعر از عشق نافرجام، رنجهای عاشق، و بیمهری یار سخن میگوید. شاعر از درد مهربانیهای بیپاسخ، فریبخوردگی توسط رقیبان، و تشبیهات طبیعت مانند زلف یار به حلقههای تاریک و باد خزان استفاده میکند. همچنین، به گذر عمر و پایان جوانی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده، استعارههای عرفانی و اجتماعی، و تفکرات فلسفی درباره پیری است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک ادبی بالاتر است.
شمارهٔ ۳۰۴
کس ای نا مهربان یاران جانی
کشد آنگه به جرم مهربانی
رقیبان را امین خویش دانی
ندانی ناید از گرگان شبانی
بدید از حلقه های زلف رویت
چنان کز ظلمت آب زندگانی
بهای بوسه جان گیرد، فروشد
متاع این چنین را رایگانی
خضر بوسیده آن لب ورنه آبی
نمی بخشد حیات جاودانی
چمان سوی چمن بلبل نیاید
که آمد در چمن باد خزانی
فزاید مهر من بیمهری او
مرا بیمهری او مهربانی
(سحاب) ایام پیری چون بود چون
چو پیری بگذرد عهد جوانی
کشد آنگه به جرم مهربانی
رقیبان را امین خویش دانی
ندانی ناید از گرگان شبانی
بدید از حلقه های زلف رویت
چنان کز ظلمت آب زندگانی
بهای بوسه جان گیرد، فروشد
متاع این چنین را رایگانی
خضر بوسیده آن لب ورنه آبی
نمی بخشد حیات جاودانی
چمان سوی چمن بلبل نیاید
که آمد در چمن باد خزانی
فزاید مهر من بیمهری او
مرا بیمهری او مهربانی
(سحاب) ایام پیری چون بود چون
چو پیری بگذرد عهد جوانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.