هوش مصنوعی: این متن شعری است که از بی‌وفایی و سست‌مهری دیگران شکایت می‌کند و به جوانی و عهدهای آن اشاره دارد. شاعر از ناتوانی خود می‌نالد و از شادی و غم در زندگی سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، دوری، ساده‌لوحی، و بدگمانی اشاره می‌کند و در پایان از لطف زبانی و میل قلبی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بی‌وفایی و غم ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۳۰۸

مکن تکیه زنهار تا میتوانی
به عهد جوانان به عهد جوانی

کی آوردمی تاب این سست مهری؟
نمی بود اگر با من این سخت جانی

نه چندان به عشاق الفت نه دوری
نه پر ساده لوحی نه پر بد گمانی

مده تاج درویشی و کنج عزلت
به تاج فریدون و ملک کیانی

غم از شادمانی بود زانکه در دل
ز شادی غم آمد زغم شادمانی

تو را باشد از ناله ی ناتوانان
فغان و مرا ناله از ناتوانی

گرفتم به دل نیست میل (سحابت)
چه شد آخر اظهار لطف زبانی
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.