هوش مصنوعی:
این شعر از عشق و هجران سخن میگوید، از درد دوری و امید به وصال. شاعر از جور معشوق و شبهای هجران شکایت دارد، اما در عین حال به عشق و مهر او دل بسته است. او از یاد معشوق و تأثیر آن بر خود میگوید و به آیندهای روشن و روز قیامت اشاره میکند. شاعر همچنین از ناامیدی و امید به لطف معشوق سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامناسب باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای درک کامل نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۳۱۰
از جور او مگر شب هجران شکایتی
گوید کسی که این دو ندارد نهایتی
مهر کسی خوشم که اثر در دلت نکرد
عشق تو کرد گر چه به هر دل سرایتی
هر نوع کآورند به یاد توام نکوست
هر چند ساعتی کند از من سعایتی
صبح سعادت از مه رویت نشانی ئی
روز قیامت از شب هجرت کنایتی
دور از توام هلاک نکرد آسمان چو دید
در کیش عشق سر نزد از من جنایتی
احوال خود که رانیم از کوی خود بپرس
از والیئی که عزل شود از ولایتی
دانی که چیست آیه ی نور و حدیث طور؟
از کوی او کنایتی، از رویش آیتی
از بس (سحاب) بود ز لطف تو ناامید
هرگز نداشت از تو امید عنایتی
گوید کسی که این دو ندارد نهایتی
مهر کسی خوشم که اثر در دلت نکرد
عشق تو کرد گر چه به هر دل سرایتی
هر نوع کآورند به یاد توام نکوست
هر چند ساعتی کند از من سعایتی
صبح سعادت از مه رویت نشانی ئی
روز قیامت از شب هجرت کنایتی
دور از توام هلاک نکرد آسمان چو دید
در کیش عشق سر نزد از من جنایتی
احوال خود که رانیم از کوی خود بپرس
از والیئی که عزل شود از ولایتی
دانی که چیست آیه ی نور و حدیث طور؟
از کوی او کنایتی، از رویش آیتی
از بس (سحاب) بود ز لطف تو ناامید
هرگز نداشت از تو امید عنایتی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.