هوش مصنوعی: این شعر از درد و رنج ناشی از بیماری نوبه (مالاریا) می‌گوید و از تب، لرز و عرق که از علائم این بیماری هستند، شکایت می‌کند. شاعر از بی‌وفایی و جفای نوبه می‌نالد و درمان آن را در نفس مقدس صباحی (احتمالاً اشاره به پیامبر یا شخصی مقدس) می‌داند. او همچنین به امیدواری به حیات و درمان بیماری اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل توصیفات دقیق از درد و رنج بیماری است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامناسب باشد. همچنین، برخی از مفاهیم عرفانی و ادبی ممکن است برای درک نیاز به سطحی از بلوغ فکری داشته باشد.

شمارهٔ ۱۷

یاران حذر از بلای نوبه
از جور تب و جفای نوبه

یک شب نکند خلاف وعده
شرمنده ام از وفای نوبه

لرز است و تب و عرق، ندارم
کار دگری ورای نوبه

کاغذ به جهان گرانبها شد
از بس خوردم دعای نوبه

باقی نگذاشت در تنم جان
جان است مگر غذای نوبه؟!

خورده است مرا و سیریش نیست
گرد سر اشتهای نوبه

می باید شست دست از جان
هر جا که رسید پای نوبه

باشد به حیات امیدواری
در هر مرضی سوای نوبه

بیگانگی از حیات باید
آن را که شد آشنای نوبه

خود دوزخ وزمهریر بادا
در روز جزا جزای نوبه

چون عزرائیل هرگه آید
لرزم به خود از لقای نوبه

از مار سیه چنان نترسم
کز افعی جانگزای نوبه

از بهر عیادتم به بالین
تب می رسد از قفای نوبه

غیر از تب جانگزا چه زاید
از مادر رنج زای نوبه

روزی به طبیب چاره اندیش
گفتم چه بود دوای نوبه؟

گفت از من بینوا چه پرسی؟
داروی گرانبهای نوبه

انفاس مقدس صباحی است
درمان تب و شفای نوبه

عیسی نفسی که از دمش به
افسون نبود برای نوبه

ای از دم عیسویت درمان
هر دردی را چه جای نوبه

پیشوای تو مهر و با تب
لرزان چو من ابتدای نوبه

وز شرم کف تو در عرق غرق
دریا چو من انتهای نوبه

ای صاحب مهربان چه پرسی؟
حال من و ماجرای نوبه

دور از تو به جان رسیده کارم
از مبرم بی حیای نوبه

در نوبه ام و ردیف شعرم
شد نوبه ز اقتضای نو به

انصاف تو سازدم گر آزاد
از رنج تب و عنای نوبه

مدح تو و ذم نوبه باشد
وردم پس از انقضای نو به

تا روح دهد شراب صحت
تا جان کاهد بلای نو به

احباب تو را مزاج سالم
اعدای تو مبتلای نوبه
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.