هوش مصنوعی: شاعر از خداوند و معشوق خود می‌خواهد که به او رحم کنند و از آزار و جفا دست بردارند. او از درد هجران و رنج عشق شکایت می‌کند و التماس می‌کند که مورد لطف و وفا قرار گیرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و درخواست‌های روحانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی و عاشقانه سنتی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶

رحمی بکن آخر به من خسته خدا را
از حد مبر آخر به دلم جور و جفا را

زین بیش نماندست مرا طاقت هجران
آخر نظری کن به من از لطف خدا را

یک شب ز سر لطف تو بر وعده وفا کن
زین بیش میازار دل خسته ی ما را

از بس که جفا بر من بیچاره پسندی
بر بنده ببخشود ز جورت دل خارا

دردی ز غمت بر دل رنجور ضعیفست
زنهار مکن دور ازین درد دوا را

سلطان جهانی و من از خیل گدایان
بنواز زمانی ز سر لطف گدا را

یک روز وفا کن به خلاف ای بت دلخواه
باشد که بگویند به سر برد وفا را
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.