هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از جفا و بیمهری معشوق شکایت میکند و بیان میکند که معشوق نه مهر و وفا دارد و نه ترس خدا. او درد خود را توصیف میکند و از معشوق میخواهد که از جفا دست بردارد. همچنین، شاعر از دوری معشوق و تأثیر آن بر خود مینالد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و درد عشق ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۲۶
همیشه میل نگارم بود به سوی جفا
نه مهر در دل سنگین او بود نه وفا
نه میل خاطر یاران نه شرم در دیده
ترحّمی نه در آن دل بود نه ترس خدا
نه رحمتی به دل ریش دردمندانه اش
نه در جهان نظری می کند به عین رضا
لبش چو آب حیاتست و دردمند منم
طبیبم از لب چون نوش دوست کرد دوا
روا مدار که بر ما جفا رود چندین
جفا ز حد بشد ای جان مکن که نیست روا
تو جانی از تن من دور تا به کی باشی
ز تن تو جان جهان را روا مدار جدا
چو چشم یار منم ناتوان به هجرانش
چو زلف دوست منم از هواش بی سر و پا
نه مهر در دل سنگین او بود نه وفا
نه میل خاطر یاران نه شرم در دیده
ترحّمی نه در آن دل بود نه ترس خدا
نه رحمتی به دل ریش دردمندانه اش
نه در جهان نظری می کند به عین رضا
لبش چو آب حیاتست و دردمند منم
طبیبم از لب چون نوش دوست کرد دوا
روا مدار که بر ما جفا رود چندین
جفا ز حد بشد ای جان مکن که نیست روا
تو جانی از تن من دور تا به کی باشی
ز تن تو جان جهان را روا مدار جدا
چو چشم یار منم ناتوان به هجرانش
چو زلف دوست منم از هواش بی سر و پا
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.