هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق، فراق و وصال سخن می‌گوید. شاعر با بیان احساسات خود به معشوق، از رنج هجران و آرزوی وصل می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. در ابیات مختلف، از تشبیهات زیبا مانند ماه، سرو و گل‌بن استفاده شده است تا عمق احساسات شاعر را نشان دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۵

عشق بازیست کنون با رخ تو پیشه ی ما
از سر لطف نگارا بکن اندیشه ی ما

رهروان ره عشقیم و بیابان فراق
از لب لعل خدا را تو بده توشه ی ما

ماه شب گرد من آن جان جهان پیمایم
بانگ در داد که زنهار مچین خوشه ی ما

سرو جانی تو بیا بر سر و جانم بنشین
چون سراییست یقین خوش بود این گوشه ی ما

گلبن وصل تو با شحنه ی هجران می گفت
لطف فرما و مکن از دو جهان ریشه ی ما

گفتم اندیشه وصلی بکن آخر گفتا
باز گردد ز حیا شیر نر از بیشه ی ما

باشدم سرو صفت راست ثبات قدمی
دلبرا در دو جهان نیست جز این پیشه ی ما
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.