هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد هجران و عشق سخن می‌گوید. او از غم و اندوه ناشی از دوری معشوق شکایت کرده و با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات خود را بیان می‌کند. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که دوباره به او نزدیک شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

شمارهٔ ۵۵

ای دیده گشته در غم هجر تو چون شراب
وای دل بر آتش غم عشقت شده کباب

ای سرو راستی که قدی خوش کشیده ای
در بوستان عشق سر از سوی ما متاب

بر آتش رخت جگر ما کباب شد
وز خون دیده رفت به جام دلم شراب

بگشا نقاب از رخ خورشید پیکرت
زان رو که نیست عادت خورشید در نقاب

مهر رخت چو بر من خسته جگر فتاد
سرگشته همچو ذرّه شدم پیش آفتاب

بشتاب سوی خسته ی هجران خود ببین
کاین عمر بیوفا به چه سان می کند شتاب

عمر عزیز در غم ایام صرف شد
خوش عهد کودکی و خوشا موسم شباب

جانا به دیده ام تو نگویی که از چه روی
ترکان چشم مست تو بستند راه خواب

با من خیال یار درآمد به گفت و گوی
گفتا بگو حکایت و بشنو ز من جواب

جایی که هست مسکن خیل خیال دوست
آنجا مجال خواب نباشد به هیچ باب

خواهیم دست بوس تو دریافت چو عنان
باشد که پای بوس تو یابیم چون رکاب

بر دی به لعل دلکشت ای دوست دل ز ما
کردی به تیر غمزه ی فتان جهان خراب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.