هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق معشوق خود می‌گوید. او زیبایی معشوق را با ماه و خورشید مقایسه می‌کند و از درد هجران و اشک‌هایش می‌نالد. در نهایت، شاعر از خداوند سپاسگزاری می‌کند که همه شرایط برای عشق فراهم است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد هجران و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۹

چه خوش باشد شبی تا روز مهتاب
فتاده از رخش در روی مه تاب

ز نور روی چون خورشید برده
نگار مهوشم از چشم ما خواب

کشیدی چون کمانم پشت در خم
فکندی دیگرم چون تیر پرتاب

مسوزانم به داغ هجر ازین بیش
دمی ما را به وصل خویش دریاب

مرو ای مردم دیده به خونم
که بحر عشق او را نیست پایاب

رخم چون زر شد و وجهیست نیکو
ز هجرانت جگر شد پر ز خوناب

ز دیده چند بارم در فراقت
نگارینا بگو اشکی چو سیماب

بحمدالله که در دوران عشقت
مهیا شد جهان را جمله اسباب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.