هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر دل شاعر می‌پردازد. شاعر از قد بلند و زیبایی معشوق به عنوان سروی در بهشت یاد می‌کند و از عشق و اشتیاق خود به او سخن می‌گوید. همچنین، از درد فراق و ناامیدی از وصال معشوق شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین پیچیده باشد.

شمارهٔ ۸۳

تا که سرو قدت به پا برخاست
دل مسکین ما ز جا برخاست

در بهشت برین و باغ جهان
چون تو سروی بگو کجا برخاست

پای چوبینش بین که با قد تو
شرم بادش بگو چرا برخاست

قامتت را بدید سرو سهی
در چمن بانگ مرحبا برخاست

بوی زلفت رسید سوی جهان
از نسیمی که از صبا برخاست

در خیالم گذشت صورت دوست
هوس وصل او مرا برخاست

دل ما را به یک نظر بربود
پرده از روی کار ما برخاست

در غم روی تو دل مسکین
از سر جانش بارها برخاست

کردم از لعل او تمنّایی
رو بگرداند چون گدا برخاست

ای طبیب دلم چرا آخر
از سر درد ما دوا برخاست

چین ابرو گشاده بود مگر
ترک ما از ره خطا برخاست

هم ز لطفش در آمد از در ما
از سر جنگ و ماجرا برخاست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.