هوش مصنوعی: این متن شعری است که درد و رنج ناشی از جفاهای دنیا و ناکامی‌های عاشقانه را بیان می‌کند. شاعر از بی‌وفایی دنیا و رقیبان بداندیش شکایت دارد، اما در عین حال عشق و هوس وصال معشوق را در دل خود زنده نگه می‌دارد. همچنین، او به مقایسه‌ای بین خویشان جفاپیشه و بیگانگان خویش‌تر می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا، ناکامی و بداندیشی ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۰۸

هر زمان بار جهان بر دل ما بیشتر است
وز سر تیغ فلک خاطر ما ریش تر است

گرچه دارم دل ریشی ز جفاهای فلک
هم رسد بر دلم آنجا که سری نیشتر است

با رقیب ار چه تواضع کنم و دل گرمی
دم به دم با من بیچاره بداندیش تر است

گرگ ناکام فلک گرفتد اندر رمه ای
ببرد میش کسی کز همه درویش تر است

هر که سر باخت به عشق رخ جانان به جهان
دادم انصاف که از ما قدمی پیشتر است

گرچه کمتر بودت مهر من ای دوست به دل
هوس وصل تو اندر دل ما بیشتر است

چون وفا در دل خویشان جفاپیشه نماند
عجب آنست که بیگانه کنون خویش تر است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.