هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق و فراق معشوق خود سخن میگوید. او معشوق را به عنوان نور چشمانش توصیف میکند و از جفاهای او مینالد، اما در عین حال، عشق و وفاداری خود را به او ابراز میدارد. شاعر همچنین از مفاهیمی مانند حقیقت، رعایت و هدایت سخن میگوید و معشوق را به عنوان منبع همه خوبیها میستاید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آنها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به دانش ادبی و فرهنگی نیاز دارند که معمولاً در سنین بالاتر کسب میشوند.
شمارهٔ ۱۳۴
ای نور هر دو دیده جفا را نهایتست
ما را فراق روی تو دانی کفایتست
خسرو تویی حقیقت و شیرین منم یقین
ورنه ز گفت و گوی نظامی حکایتست
زین بیشتر عنان محبّت ز ما متاب
جانا مرا به لطف تو چشم عنایتست
بنواز بنده ای که ندارد بجز تو کس
ناچار بنده را ز تو چشم رعایتست
یک لحظه خاطرم ز تو خالی نمی شود
آری به یمن دولت تو آن هدایتست
سروش چگونه خوانم و طوبی و نارون
گویی ز باغ خلد قد دوست رایتست
شرح جفا و جور بگویم به صد زبان
از ما ملال خاطر جانان به غایتست
گر جان و ور جهان شده بنواز خاطرم
تا خود چرا ز ما بت ما را شکایتست
ما را فراق روی تو دانی کفایتست
خسرو تویی حقیقت و شیرین منم یقین
ورنه ز گفت و گوی نظامی حکایتست
زین بیشتر عنان محبّت ز ما متاب
جانا مرا به لطف تو چشم عنایتست
بنواز بنده ای که ندارد بجز تو کس
ناچار بنده را ز تو چشم رعایتست
یک لحظه خاطرم ز تو خالی نمی شود
آری به یمن دولت تو آن هدایتست
سروش چگونه خوانم و طوبی و نارون
گویی ز باغ خلد قد دوست رایتست
شرح جفا و جور بگویم به صد زبان
از ما ملال خاطر جانان به غایتست
گر جان و ور جهان شده بنواز خاطرم
تا خود چرا ز ما بت ما را شکایتست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.