هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناامیدی و درد ناشی از بیوفایی معشوق سخن میگوید. او اشاره میکند که عمر خود را در جستوجوی معشوق صرف کرده، اما معشوق به عهد خود وفا نکرده و دل به دیگری سپرده است. شاعر با اشاره به زیباییهای معشوق، وفاداری را ویژگی نادری میداند و حتی اگر کسی به زیبایی یوسف باشد، بدون وفا ارزشی ندارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۳۵
به دل چو سنگدلانی به مهربانی سست
ز عهد دور به غایت، به دلریایی چست
به جست و جوی تو عمر عزیز کردم صرف
به اختیار جدایی ز ما نباید جست
نمی رود ز مقابل نهال قامت دوست
خیال قد چو سروت ز دیده ی ما رست
گزید بر من بیچاره دلبری دیگر
وفا نکرد و دو چشم از حیا و شرم بشست
هزار صورت مهوش اگر بود به جهان
ز دلبران طلبیدن وفا و عهد نخست
اگر به حسن بود یوسف زمانه کسی
چه چیز ارزد اگر ناید او به عهد درست
ز عهد دور به غایت، به دلریایی چست
به جست و جوی تو عمر عزیز کردم صرف
به اختیار جدایی ز ما نباید جست
نمی رود ز مقابل نهال قامت دوست
خیال قد چو سروت ز دیده ی ما رست
گزید بر من بیچاره دلبری دیگر
وفا نکرد و دو چشم از حیا و شرم بشست
هزار صورت مهوش اگر بود به جهان
ز دلبران طلبیدن وفا و عهد نخست
اگر به حسن بود یوسف زمانه کسی
چه چیز ارزد اگر ناید او به عهد درست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.