هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غزلگونه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. او از زیبایی چشمهای معشوق، تأثیر آن بر دلش، و درد هجران میگوید. شاعر تاکید میکند که حتی بهشت بدون معشوق برایش ناخوشایند است و زندگی بدون او را بیمعنا میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به درک ادبیات کلاسیک و بلوغ عاطفی نیاز دارد.
شمارهٔ ۱۴۱
چشم چون بادام تو مادام مست و سرخوشست
با وجود سرخوشی تند و ملول و سرکشست
چشم زخم روی همچون آتشت مسکین دلم
گر پسندی چون سپندت روز و شب در آتشست
لعل جان فرسای تو آب حیاتست آن مگر
زانکه بس شیرین و جان بخش و لطیف و دلکشست
دوزخ ار با یار باشد پیش من بهتر ز خلد
ور بهشتم بی تو باشد پیش من بس ناخوشست
ترک آن ترک پری زاد پری وش چون کنم
ای مسلمانان نگاری نازنین مهوشست
بر دل پردرد خون آلود من دیگر مزن
تیر هجرانم خدا را گر تو را در ترکشست
در جهانم نیست یک دم بی تو خوش ای بی وفا
خوش مبادت بی تکلّف گر تو را بی ما خوشست
با وجود سرخوشی تند و ملول و سرکشست
چشم زخم روی همچون آتشت مسکین دلم
گر پسندی چون سپندت روز و شب در آتشست
لعل جان فرسای تو آب حیاتست آن مگر
زانکه بس شیرین و جان بخش و لطیف و دلکشست
دوزخ ار با یار باشد پیش من بهتر ز خلد
ور بهشتم بی تو باشد پیش من بس ناخوشست
ترک آن ترک پری زاد پری وش چون کنم
ای مسلمانان نگاری نازنین مهوشست
بر دل پردرد خون آلود من دیگر مزن
تیر هجرانم خدا را گر تو را در ترکشست
در جهانم نیست یک دم بی تو خوش ای بی وفا
خوش مبادت بی تکلّف گر تو را بی ما خوشست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.