هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق عمیق خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که قلبش تنها جایگاه مهر اوست. او معشوق را فراتر از انسان‌های معمولی می‌داند و از بدخویی‌هایش گلایه می‌کند. با این حال، عشقش چنان است که حتی رنج‌ها را تحمل می‌کند و در پایان، مخاطب را به شاد بودن و لذت بردن از زندگی دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج عشق و پذیرش زندگی نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۴۲

مرا گویی که عشقت سر نبشتست
که خاکم را به مهر تو سرشتست

نروید در دلم جز بیخ مهرت
که تخم مهر رویت زود کشتست

چو روی او ندیدم هیچ چهری
بنی آدم نباشد او فرشتست

چه بودی گر چنین بدخو نبودی
نگار خوب رو را این سرشتست

فرو برده به خون دیده ام دست
نگویی ای دلارامم که زشتست؟

سرانگشتان دلبندم همانا
به خو ناب دل عشّاق رشتست

به ساعدهای سیمین تا دگر بار
کدامین عاشق بیچاره کشتست

مخور غم در جهان خوش باش حالی
بسا گلبوی ماه آسا که خشتست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.