هوش مصنوعی:
این متن شعری است که درد و رنج دوری از معشوق را بیان میکند. شاعر از تلخی روزهای فراق، ناامیدی از وصال، و ناخوشایندی صحبت نااهلان شکایت دارد. او همچنین به شیرینی لب معشوق اشاره میکند اما در نهایت، تلخی هجران را برجسته میسازد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیدهای است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد فراق و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد تا به درستی درک شود.
شمارهٔ ۱۴۶
صبرم از روی تو ای دلبر فتّان تلخست
درد دوری تو ای دوست چو درمان تلخست
لب لعل تو چه گویم چو شکر شیرینست
طعم ایام فراق رخت ای جان تلخست
دست امّید دلم چون به گریبان نرسید
چکنم باز رها کردن دامان تلخست
ندهم پند حکیم از سر دانش زیراک
نشنوم پند تو در بند بتان کان تلخست
سخن راست بگو خواجه بدار از ما دست
راست گفتن چو تو دانی بر نادان تلخست
ای عزیزان چه کنم پیش جهان چون حنظل
صحبت ناخوش اغیار گرانجان تلخست
نوش داروی وصالش چو ندیدم ای دل
هیچ دانی که شراب شب هجران تلخست
درد دوری تو ای دوست چو درمان تلخست
لب لعل تو چه گویم چو شکر شیرینست
طعم ایام فراق رخت ای جان تلخست
دست امّید دلم چون به گریبان نرسید
چکنم باز رها کردن دامان تلخست
ندهم پند حکیم از سر دانش زیراک
نشنوم پند تو در بند بتان کان تلخست
سخن راست بگو خواجه بدار از ما دست
راست گفتن چو تو دانی بر نادان تلخست
ای عزیزان چه کنم پیش جهان چون حنظل
صحبت ناخوش اغیار گرانجان تلخست
نوش داروی وصالش چو ندیدم ای دل
هیچ دانی که شراب شب هجران تلخست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.