هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عطار نیشابوری، بیانگر احساسات عمیق و شوریده‌حالی شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از زلف و لب معشوق به عنوان نمادهایی از عشق و جذابیت یاد می‌کند و از تأثیرات عمیق این عشق بر دل و جان خود سخن می‌گوید. او همچنین به صبر و مقاومت در برابر این عشق اشاره می‌کند و از شوریده‌حالی خود در این راه می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۰۵

هر زمانی زلف را بندی کند
با دل آشفته پیوندی کند

بس دل و جان را که زلف سرکشش
از سر مویی زبان‌بندی کند

لب گشایدتا ببینم وانگهی
یاریم چون آرزومندی کند

هر دو لب بربندد آرد قانعم
گر به یک قندیم خرسندی کند

لیک می‌دانم که دل نجهد به جان
گر نگاهی سوی آن قندی کند

گر بنالم صبر فرماید مرا
دل چو خون شد صبر تا چندی کند

عشق او عطار را شوریده کرد
کیست کین شوریده را بندی کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.