هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق به معشوق سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق عشق بر قلب و روح خود می‌گوید و چگونه این عشق او را از خود بی‌خود کرده است. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیرات آن بر جهان اطراف سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق او چنان قدرتمند است که حتی عقل را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم و تصاویر شعری ممکن است نیاز به تجربه و بلوغ فکری بیشتری برای درک کامل داشته باشند.

غزل شمارهٔ ۳۰۴

آفتاب رخ آشکاره کند
جگرم ز اشتیاق پاره کند

از پس پرده روی بنماید
مهر و مه را دو پیشکاره کند

شوق رویش چو روی پر از اشک
روی خورشید پر ستاره کند

لعل دانی که چیست رخش لبش
خون خارا ز سنگ خاره کند

هر که او روی چو گلش خواهد
مدتی خار پشتواره کند

در میان با کسی همی آید
کان کس اول ز جان کناره کند

عاشقانی که وصل او طلبند
همه را دوع در کواره کند

بالغان در رهش چو طفل رهند
جمله را گور گاهواره کند

تا کسی روی او نداند باز
چهرهٔ مردم آشکاره کند

نور رویش ز هر دریچهٔ چشم
چون سیه پوش شد نظاره کند

عشق او در غلط بسی فکند
چون نداند کسی چه چاره کند

نتوانیم توبه کرد ز عشق
توبه را صد هزار باره کند

شیر عشقش چو پنجه بگشاید
عقل را طفل شیرخواره کند

زور یک ذره عشق چندان است
که ز هر سو جهان گذاره کند

ضربت عشق با فرید آن کرد
که ندانم که صد کتاره کند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.