هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی و بی‌قراری معشوق و عشق شاعر به او می‌پردازد. شاعر از زلف‌های سرکش و نرگس‌های سرمست معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق به او بی‌شمار است. همچنین، شعر به‌صورت غیرمستقیم به فصل بهار و زیبایی‌های آن اشاره دارد.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که درک عمیق‌تر آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۶۷

چو زلف تو جهان بس بی قرارست
نپنداری که با کس پایدارست

دو زلف سرکش رعنات با ما
چرا آشفته همچون روزگارست

نیفتادست در دست کسی شاد
نگاری چون تو تا دست و نگارست

نیایم در شمار ای دوست زان روی
که عاشق در جهانت بی شمارست

ز نرگسهای سرمستت نگارا
هنوز اندر سرت گویی خمارست

بهار آمد ز بلبل بشنو این صوت
که این موسم هوای سازگارست

جهان خرّم شد از باد بهاری
که گویی خُرّمی اندر بهارست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.