هوش مصنوعی:
شاعر از درد هجران و عشق شکایت میکند و از یار میخواهد که به وصالش بیندیشد. او از جور و خواری شکایت دارد و تأکید میکند که جز نیکی در جهان باقی نمیماند. شاعر به زیبایی سیرت توجه دارد و به ظواهر بیمعنی اهمیت نمیدهد.
رده سنی:
15+
متن دارای مضامین عاشقانه و عارفانه است که درک آنها به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند هجران و جور ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۶۶
شراب هجر تو بسیار خوردم
هنوز از مستیم در سر خمارست
به وصلم یک زمان بنواز یارا
که ما را با غم عشق تو کارست
مکن زین بیش بر من جور و خواری
که جان من ز هجران تو زارست
بجز نیکی نماند در جهان هیچ
تو نیکی کن که نیکی یادگارست
نظر بر حسن سیرت هست ما را
به صورتهای بی معنی چه کارست
هنوز از مستیم در سر خمارست
به وصلم یک زمان بنواز یارا
که ما را با غم عشق تو کارست
مکن زین بیش بر من جور و خواری
که جان من ز هجران تو زارست
بجز نیکی نماند در جهان هیچ
تو نیکی کن که نیکی یادگارست
نظر بر حسن سیرت هست ما را
به صورتهای بی معنی چه کارست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.