هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، از عشق و دلدادگی به معشوق (دوست) سخن می‌گوید و از سرگشتگی، فراق و اشتیاق دیدار او می‌نالد. او با استفاده از تصاویر زیبا مانند ابروی دوست، نسیم صبح و یعقوب ستم‌کش، عمق احساسات خود را بیان می‌کند و وفاداری و فداکاری خود را به معشوق نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۳۳

بر امید آنکه بینم روی دوست
این چنین سرگشته ام در کوی دوست

با غم رویش منم از جان و دل
دایماً پیوسته چون ابروی دوست

جان فدا بادا نسیم صبح را
کاو پیامی می دهد از سوی دوست

همچو یعقوب ستم کش هر زمان
جامه ی جان می درم بر بوی دوست

ای خوشا وقت دل شوریده ام
کاو شب و روزست هم زانوی دوست

جان بدادم در فراقش چون کنم
دل ببردم نرگس جادوی دوست

خوبرویان گرچه بدخویی کنند
من ندیدم در جهان چون خوی دوست

غیر سرگردانیم چون گوی نیست
گر به چوگانم زند بازوی دوست

گر صبا آرد نسیمی سوی ما
از سر زلفین چون شب بوی دوست

هم دماغ جان معطّر گرددم
هم جهان از گلشن گلبوی دوست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.