هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زیبایی‌های جوانی، عشق و کامرانی سخن می‌گوید. شاعر از معشوق خود با توصیف‌های زیبا مانند ماه، خورشید و سرو باغ یاد می‌کند و از درد فراق و عشق بی‌پایان خود می‌نالد. در نهایت، او به دنبال آرامش و سعادت در جهان دیگر است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فراق و جستجوی معنوی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۵۹

جهان را باز ایام جوانیست
سر سودای عیش و کامرانیست

صبا بگذر شبی در کوی یارم
بگویش با توأم رازی نهانیست

چو خضرم طالب سرچشمه ی نوش
لب جان بخشت آب زندگانیست

مرا در روی تو حیران دو دیده
مرا با قامتت پیوند جانیست

رخش زیبنده تر از ماه و خورشید
قدش مانند سرو بوستانیست

چه گویم نازش آن سرو آزاد
که دایم شیوه ی او دلستانیست

خبر داری نگارا در فراقت
که کار دیده ی ما پاسبانیست

به جان آمد دل ما از غم تو
اگرچه در غمم صد شادمانیست

اگر کامم در این عالم ندادی
مرا مقصود کام آن جهانیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.