هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناکامی‌های عاشقانه و نبود وفا و وصال در زندگی خود شکایت می‌کند. او از جفاهای معشوق و بی‌اعتنایی او به عشقش می‌نالد و احساس می‌کند که در این جهان هیچ چیز مطابق میل او نیست. همچنین، او از گذر زمان و ناتوانی در کنترل امور زندگی خود نیز ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق مانند ناکامی و اندوه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک یا مناسب نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۶۵

ای دل چو جهان به کام ما نیست
شهباز وفا به دام ما نیست

وز شهد وصال آن دلارام
جز زهر جفا به جام ما نیست

در هر خط عاشقان رویش
دیدیم به دیده نام ما نیست

زآن توسنِ خوی یار تندست
چون دور زمانه رام ما نیست

دریاب چو اختیار کارم
امروز چو در زمام ما نیست

از صُبح وصال آن ستمگر
زلف سیهش چو شام ما نیست

از چشم سیاه گوشه ای گیر
چون کس چو مه تمام ما نیست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.