هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دوری ناخواسته از معشوق و ناکامیهای خود در عشق میگوید. او بیان میکند که تلاشهایش بیفایده است و چارهای جز صبر ندارد. همچنین، از ناسازگاری روزگار و آزادی ظاهری خود سخن میگوید، اما تأکید میکند که از بندگی معشوق رهایی ندارد. در پایان، اشاره میکند که تحمل این شرایط دلیل خضوع و فروتنی او نیست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات ادبی و سبک کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۲۷
مرا ز حضرت تو دوری اختیاری نیست
گناه من چه همانا ز بخت یاری نیست
چو بخت یار نباشد چه سود سعی دلا
برو که چاره ی تو غیر بردباری نیست
اگرچه ساخته ام با جفای گردش دهر
ز چرخ ناسره امکان سازگاری نیست
اگرچه سرو صفت گشتم از جهان آزاد
مرا ز بندگی دوست رستگاری نیست
عزیز بوده ام ای جان همیشه در دو جهان
تحمّلم سبب این سجود و خواری نیست
گناه من چه همانا ز بخت یاری نیست
چو بخت یار نباشد چه سود سعی دلا
برو که چاره ی تو غیر بردباری نیست
اگرچه ساخته ام با جفای گردش دهر
ز چرخ ناسره امکان سازگاری نیست
اگرچه سرو صفت گشتم از جهان آزاد
مرا ز بندگی دوست رستگاری نیست
عزیز بوده ام ای جان همیشه در دو جهان
تحمّلم سبب این سجود و خواری نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.