هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، بیانگر درد و رنج عاشقانه و ناامیدی از وصال معشوق است. شاعر از غم فراق، بیقراری دل و ناکامیهای زندگی مینالد و با تصاویر زیبا و استعارههای عمیق، احساسات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و ناامیدی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیده ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۳۳۲
هیچ دلی نیست که در درد دلارامی نیست
دل مسکین مرا در غمت آرامی نیست
گفتم از قید دو زلفت بجهد مرغ دلم
گفت جایی نتوان یافت کزو دامی نیست
گرچه من سوخته ام در غم ایام فراق
هیچ شب نیست که در مجلس ما خامی نیست
سنگ بیهوده مینداز درین صحبت تنگ
زآنکه نازک تر از این خاطر ما جامی نیست
همچو صبح رخت ای دوست نباشد شمعی
همچو زلفین پراکنده تو شامی نیست
نیکویی کن به جهان کز تو بماند باقی
زانکه در هر دو جهان بهتر از این نامی نیست
جام ناکامی دوران بچش ای دل که مگر
گویی از شادی ایام تو را کامی نیست
دل مسکین مرا در غمت آرامی نیست
گفتم از قید دو زلفت بجهد مرغ دلم
گفت جایی نتوان یافت کزو دامی نیست
گرچه من سوخته ام در غم ایام فراق
هیچ شب نیست که در مجلس ما خامی نیست
سنگ بیهوده مینداز درین صحبت تنگ
زآنکه نازک تر از این خاطر ما جامی نیست
همچو صبح رخت ای دوست نباشد شمعی
همچو زلفین پراکنده تو شامی نیست
نیکویی کن به جهان کز تو بماند باقی
زانکه در هر دو جهان بهتر از این نامی نیست
جام ناکامی دوران بچش ای دل که مگر
گویی از شادی ایام تو را کامی نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.