هوش مصنوعی: این متن دربارهٔ حضور همیشگی غم در زندگی انسان است و بیان می‌کند که غم همدم همیشگی انسان در برابر جور روزگار است. شاعر از ناتوانی در رهایی از غم و نبود مرهمی برای آن سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که در جهان هیچ چیزی از آسیب‌های زمان در امان نیست. در نهایت، شاعر از مخاطب می‌خواهد که سخن راست او را بشنود، چرا که سخنش بی‌کم و کاست است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوع غم و اندوه و نگاه انتقادی به زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳۳۳

جهان تا هست خالی از غمی نیست
به ریش خاطر او مرهمی نیست

غمش همدم بود از جور ایام
که تا دانی که او بی همدمی نیست

دمادم غم ز دل خالی نباشد
بر این مسکین دل من یک دمی نیست

نمی یارم ز دست غم زدن دم
در این دم بین که این بی همدمی نیست

ز جور روزگارم نیست یک دم
که آن دم بر دل تنگم غمی نیست

به بستان جهان سروی نروید
که از باد فنا در وی خمی نیست

چو بالایت ز من بشنو سخن راست
حدیث ما، در او بیش و کمی نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.