هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی‌های بهار و بهشت می‌پردازد و آن را با وصال یار و موسیقی طبیعت مقایسه می‌کند. شاعر عشق را امری ازلی می‌داند و بر این باور است که زیبایی و ناز از افراد زیبا سر می‌زند، نه از مردم زشت. او همچنین به تقدیر و قضای الهی اشاره می‌کند و عشق خود را جاودانه می‌خواند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی موجود در شعر نیاز به درک بالاتری از ادبیات و مفاهیم انتزاعی دارد.

شمارهٔ ۳۴۸

نسیم باد بهارست یا هوای بهشت
بهشت چیست وصال نگار حورسرشت

نوای بلبل و آواز چنگ و نغمه ی عود
خوش است و خوش بود آبی روانه بر لب کشت

بهشت روی تو ما را مدام می باید
به اختیار بگو تا بهشت را که بهشت

اگرچه هیچ نمی دانم این قدر دانم
که ناز خوب نباشد یقین ز مردم زشت

ز جان نمی رودم عشق و در ازل گویی
خدای مهر تو و خاک من به هم بسرشت

ز سرگذشت نکردم سپاس و می دانم
که بر سر من از این سان قضای خوب نبشت

ز استخوان نکنم مهر تو برون ای جان
اگر زنند ز خاک جهان جهانی خشت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.