هوش مصنوعی: این شعر از رنج‌های عاشقانه در فراق معشوق سخن می‌گوید. شاعر از جفاها و بلاهایی که در دوران هجران متحمل شده، شکایت می‌کند و از ستم‌های معشوق بر دلشده‌اش می‌نالد. او با تصاویری مانند «قد و بالای معشوق» و «سرو قدش» به توصیف زیبایی‌های معشوق می‌پردازد و از عشق بی‌پاسخ و رنج‌های ناشی از آن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه‌ای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی در آن به‌کار رفته که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه دارد. ازاین‌رو، رده‌بندی سنی 16+ برای آن مناسب است.

شمارهٔ ۳۷۳

بر من خسته ی هجران چه جفاها که نرفت
وز دو چشمت به دلم آنچه خطاها که نرفت

قد و بالات بلای دل ما بود مگر
که از آن در به سر من چه بلاها که نرفت

رحمتی بر من بیچاره نیاورد نگار
بر من دلشده از وی چه ستمها که نرفت

به رخ جان من خسته ی هجران دیده
از غم دوست چه خونی ز جگرها که نرفت

دم نیارم زد از آن دم که برفتی ز برم
در فراق رخت از دیده چه دمها که نرفت

سرو قدش شبکی بر سر ما بخرامید
به نثار قدم دوست چه سرها که نرفت

من جهان در قدمش کردم و از بوس و کنار
زان بت بنده نوازم چه کرمها که نرفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.