۱۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۹۷

یار ما شبهای تاری بر تو همچون روز باد
سال و ماه و هفته و روزت به از نوروز باد

لشکر منصور رایات همایون تو گشت
دایم از فتح و ظفر بر دشمنان فیروز باد

جان بدخواهان جاهت ای دو دیده همچو شمع
در سر بالین عیشت روز و شب در سوز باد

دشمنانت همچو روباهند جاها در کمین
شیر چرخ هفتمین پیش تو دست آموز باد

تیغ قهر جان ستانت ای ز جان خوشتر مرا
در دو چشم دشمنانت ناوک دلدوز باد

چون به نخجیر سعادت میل فرمایی ز جان
بس پلنگ سفله دوران تو را چون یوز باد

شمع جمع خاطر محزون مایی راستی
در شبستان وفا دایم جهان افروز باد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.