۲۱۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۳۵

سر سرگشته سودای تو دارد
هوای قد و بالای تو دارد

سری دارد به عالم پر ز سودا
که این سر نیز در پای تو دارد

اگر رای تو بر خون دل ماست
دل بیچاره ام رای تو دارد

تو نور دیده ی مایی نگارا
دلم آخر که بر جای تو دارد

سهی سروا تو دانی دیده ی ما
نظر بر قد رعنای تو دارد

ندارد گل به بستان رنگ و بویی
حیا از روی زیبای تو دارد

سخن کوته کنم فی الجمله امروز
جهانی باز یغمای تو دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.