هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه به توصیف جمال و کمال معشوق میپردازد و از عشق و دلبستگی شاعر به معشوق سخن میگوید. شاعر از زیباییهای معشوق مانند خط و خال و زلفین او یاد میکند و بیان میکند که دلش در گرو عشق اوست. همچنین، شاعر از ناکامی در وصال معشوق و رنجهای عشق میگوید و اشاره میکند که زیبایی معشوق همواره در کمال است و زوال نمیپذیرد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و ناکامی در عشق ممکن است برای سنین پایینتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۴۳۷
تو نظر کن که بت من چه جمالی دارد
بر لب چشمه حیوان خط و خالی دارد
مه و خورشید بهم کس نتواند دیدن
تو ببین بر سر خورشید هلالی دارد
هست خوبان جهان را همه حسن و خط و خال
دل من با سر زلفین تو حالی دارد
در شکنج سر زلف تو وطن ساخت دلم
وز فروغ مه و خورشید ملالی دارد
گر تصوّر کند آن یار که من از در او
باز گردم به جفا فکر و خیالی دارد
تو مکن تکیه برین دور جفاجوی که هم
محنت و دولت ایام زوالی دارد
حسن چون یافت کمالی بکند میل زوال
حسن روی تو بهر لحظه کمالی دارد
حسدم نیست به مال و نه به جاه و نه به ملک
بر کسی هست که با دوست وصالی دارد
چون وصالم ز جمال تو میسّر نشود
مردم دیده ی من خیل خیالی دارد
بر لب چشمه حیوان خط و خالی دارد
مه و خورشید بهم کس نتواند دیدن
تو ببین بر سر خورشید هلالی دارد
هست خوبان جهان را همه حسن و خط و خال
دل من با سر زلفین تو حالی دارد
در شکنج سر زلف تو وطن ساخت دلم
وز فروغ مه و خورشید ملالی دارد
گر تصوّر کند آن یار که من از در او
باز گردم به جفا فکر و خیالی دارد
تو مکن تکیه برین دور جفاجوی که هم
محنت و دولت ایام زوالی دارد
حسن چون یافت کمالی بکند میل زوال
حسن روی تو بهر لحظه کمالی دارد
حسدم نیست به مال و نه به جاه و نه به ملک
بر کسی هست که با دوست وصالی دارد
چون وصالم ز جمال تو میسّر نشود
مردم دیده ی من خیل خیالی دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.