هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و وفاداری بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر با وجود رنج‌ها و ناامیدی‌ها، از عشق خود دست نمی‌کشد و وفاداری او به معشوق بی‌پایان است. او از غمزه‌ها و زلف معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که دلش هرگز از کوی معشوق دور نخواهد شد، حتی اگر عمرش در غم او بگذرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و ادبی دارد.

شمارهٔ ۴۶۲

دلم ز غمزه ی شوخش حذر نخواهد کرد
هوای زلف وی از سر بدر نخواهد کرد

اگرچه می گذرد عمر در غمش لیکن
دل من از سر کویش سفر نخواهد کرد

ببست عهد بسی با من ضعیف نحیف
وفا به عهد همانا دگر نخواهد کرد

به جان دوست که بی روی دوست دیده ی من
نظر ز مهر به مهر و قمر نخواهد کرد

یقین ز پای درآمد دلم بنومیدی
اگر دو دست مرادم کمر نخواهد کرد

اگر تو شکّر شیرین به لطف بگشایی
دل التفات دگر بر شکر نخواهد کرد

به هیچ روی نظر بر من شکسته نکرد
مگر که دود دل ما اثر نخواهد کرد

گرش چو سگ تو برانی دو صد ره از در خویش
دل التفات به جای دگر نخواهد کرد

گرش ز ناوک دلدوز تو به هم دوزی
به غیر جان و جهان را سپر نخواهد کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.