هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از نگاه شاعر به معشوق و احساسات ناشی از عشق و دوری سخن می‌گوید. شاعر از جاذبه‌های معشوق مانند چشم‌های ناتوان، زلف چین‌دار و لب شیرینش یاد می‌کند و درد دوری و مهجوری را بیان می‌دارد. همچنین، از زبان طبع خود شرمنده می‌شود که چرا روی معشوق را به گل سرخ تشبیه کرده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۴۸۳

ناتوان چشم تو تا میل به مخموری کرد
دل سرگشته ی من باز ز تن دوری کرد

ای خجل گشته ز روی تو زبان طبعم
که چرا نسبت رویت به گل سوری کرد

تا سر زلف تو چین یافت خطا کرد بسی
که به ملک دل من دعوی فغفوری کرد

تا دل من شود از شهد لبش شیرین کام
مدّتی بر در بستان تو زنبوری کرد

تا مگر درد دل او به سلیمان برد
سالها در کف پای غم تو موری کرد

گفتمش نرگس مست تو چرا رنجورست
گفت مخمور بسی روی به رنجوری کرد

گفت آخر ز چه گشتی تو چنین زار و نزار
گفتم ای جان و جهان بر همه مهجوری کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.