۲۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۲

آن کس که به قدرت ز ازل نیشکر آورد
هم او گرهی باز در آن نیشکر آورد

در قدرت او بین تو که در لیل و نهاری
از خار، گل تازه و از نی شکر آورد

ما درد دلی از غم هجران تو داریم
کان درد طبیبش به دوا گلشکر آورد

گفتند ترا صبر دوا گشت از آن روی
تلخست ولی میوه ی همچون شکر آورد

با مهر رخ بسته شیرین جهان سوز
خسرو به جهان عشق به روی شکر آورد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.