۱۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۸

کجا دل در غمت آرام گیرد
کجا با درد تو درمان پذیرد

گرش لطفت بگیرد دست و میلی
کجا از عشق تو یک دم گزیرد

روا داری که مسکینی غریبی
به درد عشق تو از غم بمیرد

چرا لطف تو دست ناتوانی
به وصل خویشتن یک دم نگیرد

گرم از وصل ننوازی زمانی
یقین کاندر جهان طوفان بگیرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.