هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که در آن شاعر از عشق، جدایی، و امید به وصال سخن می‌گوید. او از درد هجران و اشتیاق به معشوق می‌نالد و آرزو می‌کند که روزی این رنج به پایان برسد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی مانند جان، جهان، و بخت شوریده دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارند.

شمارهٔ ۵۰۵

پیش روی تو دلم از سر جان برخیزد
جان چه باشد ز سر هر دو جهان برخیزد

عاشق سوخته گر بر سر خاکش گذری
از لحد نعره زنان رقص کنان برخیزد

در میان من و تو پیرهنی مانده حجاب
با کنار آی که آن هم ز میان برخیزد

چند در خواب رود بخت من شوریده
وقت آنست که از خواب گران برخیزد

ستم هجر تو زین روی که عالم بگرفت
ترسم آشوب از این دور زمان برخیزد

پای شمشاد ز شرم تو بماند در گل
در چمن گر قد سرو تو چمان برخیزد

ترک وصلت نکنم تا بودم جان در تن
ور به یکباره ام امید ز جان برخیزد

فتنه برخیزد ار آن گلبن نو بنشیند
سرو بنشیند ار آن سرو روان برخیزد

شمّه ای گر ز غم حال جهان برخیزد
ای بسا نعره که از پیر و جوان برخیزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.