هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و جدایی میگوید و از باد صبا میخواهد که نالههایش را به معشوق برساند. او اطمینان دارد که آه سوختگان اثرگذار خواهد بود و از معشوق میخواهد که از درد درونی او غافل نباشد. همچنین، شاعر اشاره میکند که هرچند معشومان دیگری هستند، اما هیچکس جای معشوق واقعی او را نمیگیرد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۵۳۲
ز نامرادی ما گر تو را خبر باشد
یقین به حال دل ما تو را نظر باشد
بیا به پرسش بیمار تا کنم به فدا
هزار جان گرامی مرا اگر باشد
صبا تو حال دل من چو نیک می دانی
به سوی آن بت رعنا گرت گذر باشد
به گوش او برسان ناله ی مرا و بگو
که آه سوختگان را یقین اثر باشد
مباش ایمن از آه درون دردآلود
گه عاقبت اثری زان ستم مگر باشد
اگرچه هست بجای منت بسی دلدار
مرا به جای تو جانا کسی دگر باشد
نیاورم به ببرت ای نگار نقل حضور
از آن جهت که مبادا که دردسر باشد
تو گفته ای که چه کردم بگو به جای جهان؟
کسی دگر بگرفتی از این بتر باشد
یقین به حال دل ما تو را نظر باشد
بیا به پرسش بیمار تا کنم به فدا
هزار جان گرامی مرا اگر باشد
صبا تو حال دل من چو نیک می دانی
به سوی آن بت رعنا گرت گذر باشد
به گوش او برسان ناله ی مرا و بگو
که آه سوختگان را یقین اثر باشد
مباش ایمن از آه درون دردآلود
گه عاقبت اثری زان ستم مگر باشد
اگرچه هست بجای منت بسی دلدار
مرا به جای تو جانا کسی دگر باشد
نیاورم به ببرت ای نگار نقل حضور
از آن جهت که مبادا که دردسر باشد
تو گفته ای که چه کردم بگو به جای جهان؟
کسی دگر بگرفتی از این بتر باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.