هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از درد فراق و عشق سخن میگوید و از معشوق خود میخواهد که به او وفادار باشد و از جفا و غم دوری کند. شاعر ابراز میکند که تنها به عشق معشوق خرسند است و از او میخواهد که به او توجه کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۵۵۳
درد ما را ز وصال تو دوا کی باشد
کام جانم ز دهان تو روا کی باشد
به وفا وعده همی کرد که یارت باشم
در دل ماه رخان مهر و وفا کی باشد
گفته بودی غم کارت بخورم صبری کن
صبرم از روی نگارین تو تا کی باشد
آنکه جان را به غمت باخت و نشد شاد به وصل
به غم و اندُهت ای دوست سزا کی باشد
بیش از این جور و جفا بر من مسکین مپسند
که مرا طاقت این جور و جفا کی باشد
از جهانم شده یکتا به غمت خرسندم
که به یک دل صنما قبله ی دوتا کی باشد
چون تو سلطان جهانی نظری دار به ما
گرچه اندیشه سلطان و گدا کی باشد
کام جانم ز دهان تو روا کی باشد
به وفا وعده همی کرد که یارت باشم
در دل ماه رخان مهر و وفا کی باشد
گفته بودی غم کارت بخورم صبری کن
صبرم از روی نگارین تو تا کی باشد
آنکه جان را به غمت باخت و نشد شاد به وصل
به غم و اندُهت ای دوست سزا کی باشد
بیش از این جور و جفا بر من مسکین مپسند
که مرا طاقت این جور و جفا کی باشد
از جهانم شده یکتا به غمت خرسندم
که به یک دل صنما قبله ی دوتا کی باشد
چون تو سلطان جهانی نظری دار به ما
گرچه اندیشه سلطان و گدا کی باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.