هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و جفاهای معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که با وجود همه ناملایمات، همچنان به یاد معشوق است و عشق او را در دل دارد. شاعر از بی‌وفایی معشوق و شکسته شدن عهدش گله می‌کند، اما با این حال، خیال معشوق هرگز از ذهن و چشمش دور نمی‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند جفا و بی‌وفایی نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارند.

شمارهٔ ۵۵۷

بر عاشقان رویت چندین جفا نباشد
زین بیش جور کردن بر ما روا نباشد

ما بر جفایت ای جان یکباره دل نهادیم
زان رو که دلبران را هرگز وفا نباشد

عهدی که کرد با من بشکست همچو زلفش
کردن خلاف عهدش آیین ما نباشد

خالی نگشت هرگز یاد تو از ضمیرم
وز دیده ام خیالت یک دم جدا نباشد

هر شب من و خیالش در گفت و گوی هجریم
آری حکایت ما بی ماجرا نباشد

ما کرده ایم جان را در کار مهر لیکن
آیین مهربانی رسم شما نباشد

چشم جهان چو دریا گشت از فراق و دانم
گر پا نهد خیالش در دیده جا نباشد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.