هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و فراق معشوق می‌نالد. دلش از شدت غم خون شده و تنش از آه دل ضعیف گشته است. او از معشوق می‌پرسد که آیا ناله‌هایش از دل خودش است یا از دلدارش. شاعر توصیف می‌کند که چگونه دیدن چهره‌ی معشوق، دلش را مانند موهایش آشفته کرده است. او از این که روزی به وصال معشوق امیدوار بود (مانند حرف الف) و اکنون در درد هجران مانند حرف نون خم شده است، می‌گوید. شاعر از معشوق می‌خواهد که دیگر رویش را از او نپوشاند، زیرا اشک‌هایش مانند خون از چشم‌هایش جاری شده است. او در پایان اعتراف می‌کند که نمی‌داند در غم معشوق چه کرده است که دلش مانند بختی واژگون شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، بیان احساسات شدید مانند درد هجران و اشک خونین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۵۸۸

دل از تاب شب هجرانش خون شد
تن مسکین ز آه دل زبون شد

ز دل نالم نگارا یا ز دلدار
ز دیده کاو دلم را رهنمون شد

میان خون دل او را بهشتم
ندانم حال آن بیچاره چون شد

چو دیدم عارض چون آفتابش
دل من همچو زلفش سرنگون شد

مرا بالا به وصلش چون الف بود
به درد هجر رویش همچو نون شد

مپوشان بیش از این رویت ز چشمم
که خون از چشمه چشمم برون شد

ندانم تا چه کردم در غم او
که او را دل چو بختم واژگون شد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.