هوش مصنوعی:
این متن شعری است که درد و رنج ناشی از دوری از معشوق را بیان میکند. شاعر از هجران، حسرت، و غم عشق مینالد و احساسات عمیق خود را با تصاویر شاعرانه مانند طوطی در قفس و مرغ سحر در غم گلزار توصیف میکند. همچنین، اشارهای به پذیرش رنج و ستم در جهان دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۵۹۱
تا چند ز هجرت دلم ای یار بنالد
بی روی تو شب تا به سحر زار بنالد
از حسرت لعل شکرین تو چو طوطی
در بند قفس گشته گرفتار بنالد
هر شب به سر کوی تو از درد جدایی
فریادکنان از غم دلدار بنالد
باور نتوان داشت از او لاف محبّت
گر عاشق گل در چمن از خار بنالد
روزی که قدم رنجه کنی بر سر بیمار
معذور همی دار چو بیمار بنالد
چندان ز غم عشق تو ای دوست بنالم
کز سوز دل من در و دیوار بنالد
هر شب ز غم هجر تو تا صبح بنالم
چون مرغ سحر در غم گلزار بنالد
چون کار جهان بی ستمی نیست همی ساز
کان یار نخوانند که از یار بنالد
بی روی تو شب تا به سحر زار بنالد
از حسرت لعل شکرین تو چو طوطی
در بند قفس گشته گرفتار بنالد
هر شب به سر کوی تو از درد جدایی
فریادکنان از غم دلدار بنالد
باور نتوان داشت از او لاف محبّت
گر عاشق گل در چمن از خار بنالد
روزی که قدم رنجه کنی بر سر بیمار
معذور همی دار چو بیمار بنالد
چندان ز غم عشق تو ای دوست بنالم
کز سوز دل من در و دیوار بنالد
هر شب ز غم هجر تو تا صبح بنالم
چون مرغ سحر در غم گلزار بنالد
چون کار جهان بی ستمی نیست همی ساز
کان یار نخوانند که از یار بنالد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.