هوش مصنوعی:
این شعر از آمدن نسیم صبا و بهار سخن میگوید و با تصاویر زیبایی از طبیعت و عشق، احساس شادی و امید را منتقل میکند. شاعر از فراق یار نیز میگوید اما در نهایت به آمدن دوباره او و رسیدن روزگار خوش امیدوار است.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات بهکاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۵۹۲
نسیم باد صبا از دیار ما آمد
عجب اگرنه ز پیش نگار ما آمد
عبیر و عنبر سارا وزید در بستان
که نکهتی ز سر زلف یار ما آمد
خبر به بلبل شیدا ده ای نسیم صبا
که وقت عشرت و باغ و بهار ما آمد
فغان و ناله ی شبگیر ما به روز فراق
نگشت ضایع و روزی به کار ما آمد
چو گل برفت ز دستم ببین که سرو روان
ز روی لطف دگر با کنار ما آمد
برون رویم به صحرا و خرّمی و نشاط
که از سفر بت چابک سوار ما آمد
به زلف گو که پریشان چرا شدی چو دلم
مگر موافقت روزگار ما آمد
زآتش دل غمدیده و بلا جویم
ز دیده خون جگر در کنار ما آمد
عجب اگرنه ز پیش نگار ما آمد
عبیر و عنبر سارا وزید در بستان
که نکهتی ز سر زلف یار ما آمد
خبر به بلبل شیدا ده ای نسیم صبا
که وقت عشرت و باغ و بهار ما آمد
فغان و ناله ی شبگیر ما به روز فراق
نگشت ضایع و روزی به کار ما آمد
چو گل برفت ز دستم ببین که سرو روان
ز روی لطف دگر با کنار ما آمد
برون رویم به صحرا و خرّمی و نشاط
که از سفر بت چابک سوار ما آمد
به زلف گو که پریشان چرا شدی چو دلم
مگر موافقت روزگار ما آمد
زآتش دل غمدیده و بلا جویم
ز دیده خون جگر در کنار ما آمد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.