هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و دلبستگی عمیق خود به معشوق سخن میگوید و از رنجها و سختیهایی که در این راه متحمل شده است. او از جفاهای معشوق و دردهای ناشی از آن مینالد، اما با این وجود، عشقش پایدار است و جهان را بدون معشوق پوچ و بیمعنا میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۵۹۹
دل من در طلبکاری وصل تو به جان آمد
ز دست جورت ای دلبر جهانی در فغان آمد
ز جورت گفتم ای دل ترک مهرش کن مکش خواری
جوابم داد و گفت آری به دل گر بر توان آمد
چو چشم مست خون خوارش خطا کرد از جفا بر من
اشارت کرد بر ابرو و دردم در کمان آمد
هر آن تیری که بگشود او ز شست و غمزه و ابرو
چو دیدم ناگه از هر سو به جان ناتوان آمد
ز یادت در همه عمرم نگشتم یک زمان خالی
زمانی مهربانی کن که از غم دل به جان آمد
جهان را جز غم رویت نباشد در جهان کاری
تو گویی از برای مهر رویت در جهان آمد
ز دست جورت ای دلبر جهانی در فغان آمد
ز جورت گفتم ای دل ترک مهرش کن مکش خواری
جوابم داد و گفت آری به دل گر بر توان آمد
چو چشم مست خون خوارش خطا کرد از جفا بر من
اشارت کرد بر ابرو و دردم در کمان آمد
هر آن تیری که بگشود او ز شست و غمزه و ابرو
چو دیدم ناگه از هر سو به جان ناتوان آمد
ز یادت در همه عمرم نگشتم یک زمان خالی
زمانی مهربانی کن که از غم دل به جان آمد
جهان را جز غم رویت نباشد در جهان کاری
تو گویی از برای مهر رویت در جهان آمد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.