هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و وفاداری به معشوق (که میتواند معشوق زمینی یا الهی باشد) سخن میگوید. او با وجود دشواریها و جفاها، بر عشق خود پایدار میماند و معتقد است دوستان وفادار از خویشاوندان ناسازگار بهترند. همچنین، او ارزش درویشی و فقر را در مقایسه با عافیتطلبی برمیشمارد و بر اهمیت توجه به نیازمندان تأکید میکند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در متن، نیاز به درک و تجربهی کافی برای درک کامل معانی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند جفا و رنج عشق، برای مخاطبان کمسنوسال ممکن است نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۶۱۷
مرا ز دوستی دوست دشمنان بیشند
اگرچه دوست نباشند دشمن خویشند
تو شاه عالمیانی و من گدای درت
شهان ز حال گدایان خود بیندیشند
مزن به تیغ جفا دلبرا مرا زین بیش
که عاشقان رخت خستگان دل ریشند
اگرچه شهد دهد نیش هم زند زنبور
تمام خاطره ها خسته از سر نیشند
دلا تو خویش جفاپیشه را به خویش مخوان
که دوستان وفادار بهتر از خویشند
به کنج عافیت آخر چه به ز درویشیست
که دوستان خدا خاک پای درویشند
مراست مذهب آن کز درت نپیچم روی
به جان دوست که اهل جهان در این کیشند
اگرچه دوست نباشند دشمن خویشند
تو شاه عالمیانی و من گدای درت
شهان ز حال گدایان خود بیندیشند
مزن به تیغ جفا دلبرا مرا زین بیش
که عاشقان رخت خستگان دل ریشند
اگرچه شهد دهد نیش هم زند زنبور
تمام خاطره ها خسته از سر نیشند
دلا تو خویش جفاپیشه را به خویش مخوان
که دوستان وفادار بهتر از خویشند
به کنج عافیت آخر چه به ز درویشیست
که دوستان خدا خاک پای درویشند
مراست مذهب آن کز درت نپیچم روی
به جان دوست که اهل جهان در این کیشند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.