هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و دوری از معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که بدون حضور معشوق، جهان برایش بی‌ارزش است. او از وابستگی شدید دلش به معشوق می‌گوید و تأکید می‌کند که بدون او حتی در بهشت نیز آرامش نخواهد داشت.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استفاده از استعاره‌های ادبی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، موضوعات عاشقانه‌ی آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۶۴۸

بی رخت دیده کی جهان بیند
یا به جای تو غیر بگزیند

دل من شد به خار هجر تو ریش
گل ز باغ وصال کی چیند

چونکه با زلف و خالت انس گرفت
جای دیگر چگونه بنشیند

گر خرامی به باغ سرو روان
درد از آن قامت تو برچیند

گر به جنّت نه همدمم باشی
یک زمان بی رخ تو ننشیند
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.