هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و درد عشق شکست خورده می‌گوید. او از وفاداری معشوق سخن می‌گوید که به جفا تبدیل شده و دلیل آن را نمی‌داند. شاعر از طالع بد خود می‌نالد و از روزهای خوش گذشته یاد می‌کند که اکنون به پایان رسیده‌اند. او از عهدشکنی معشوق گله می‌کند و بیان می‌کند که هیچ شادی در جهان او را خوشحال نکرده است. در پایان، شاعر به دیوانگی عشق اشاره می‌کند و از رفتار ناعادلانه معشوق انتقاد می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و احساسات عمیق است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند طالع بد، جفا، و دیوانگی عشق نیاز به درک بالاتری از زندگی و روابط انسانی دارد.

شمارهٔ ۶۵۰

یاری که همه میل دلش سوی وفا بود
برگشت و جفا کرد و ندانم که چرا بود

بر حال من دلشده ی زار نبخشود
این نیز هم از طالع شوریده ی ما بود

از هجر تو هر چند که کردیم شکایت
با وصل تو گویی نفس باد صبا بود

آن عهد که بستی و دگر بار شکستی
حقّا که نه از پیش من از پیش شما بود

یک لحظه ز شادی جهان شاد نگشتم
تا دامن وصل توأم از دست رها بود

من شکر وصال تو نه می گفتم اگرنه
آن دولت و شادی که مرا بود که را بود

از رشک قبا می شد پیراهن دلها
روزی که میان من و دلدار صفا بود

مسکین دل من قید سر زلف بتان شد
دیوانه به زنجیر کشیدند و سزا بود

گویند که سلطان جهان بنده نوازست
با ماش ندانم که چرا میل جفا بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.