هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد عشق و فراق مینالد و از بیوفایی یار شکایت میکند. او با وجود رنجهای فراوان، همچنان به یاد معشوق است و امیدی به بهبود حال خود ندارد. شاعر به تقدیر و قضای الهی اشاره میکند و باور دارد که هیچ تدبیری مانع قضا نخواهد شد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابلدرک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تقدیر و قضا نیاز به درک عمیقتری از زندگی دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
شمارهٔ ۶۵۸
درد ما را دوا نخواهد بود
کامم از لب روا نخواهد بود
نازنینا خیال طلعت تو
از دو چشمم جدا نخواهد بود
حال ما پیش تو که عرضه دهد
محرمم جز صبا نخواهد بود
جور تا کی کشم بگو ز غمت
ظلم بر ما روا نخواهد بود
از چه رو دلبرا میانه ما
بجز از ماجرا نخواهد بود
جور از این بیشتر مکن که مرا
طاقت این جفا نخواهد بود
من ز روز نخست دانستم
یار ما را وفا نخواهد بود
با همه جور لطف جان بخشت
فارغ از حال ما نخواهد بود
فکر و تدبیر و رایهای صواب
مانع هر قضا نخواهد بود
شک ندارم که پادشاه جهان
نظرش بر خطا نخواهد بود
کامم از لب روا نخواهد بود
نازنینا خیال طلعت تو
از دو چشمم جدا نخواهد بود
حال ما پیش تو که عرضه دهد
محرمم جز صبا نخواهد بود
جور تا کی کشم بگو ز غمت
ظلم بر ما روا نخواهد بود
از چه رو دلبرا میانه ما
بجز از ماجرا نخواهد بود
جور از این بیشتر مکن که مرا
طاقت این جفا نخواهد بود
من ز روز نخست دانستم
یار ما را وفا نخواهد بود
با همه جور لطف جان بخشت
فارغ از حال ما نخواهد بود
فکر و تدبیر و رایهای صواب
مانع هر قضا نخواهد بود
شک ندارم که پادشاه جهان
نظرش بر خطا نخواهد بود
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.